
شبی پشت سیستم نشسته بودم و سرگرم انجام کاری بودم که چیزی به ذهنم اومد و حسابی درگیرم کرد: چرا به انجام تک نفره بازیها علاقه بیشتری نشان میدهیم؟ چرا مایی که در اوج نسل فناوری و اینترنت به سر میبریم، حالا داریم به این شکل تمایل و علاقهمان را تغییر میدهیم؟ این منظور فقط بازیهای آفلاین نیست، بلکه من بازیهای آنلاین هم شامل میشود. من به نتایجی رسیدم که تو این مقاله، میخواهم آن را با شما به اشتراک بگذارم، بیصبرانه منتظر نظرات شما هستم; اما برسیم به دلایل:
دلیل اول: بشر تنهاتر شده است
از حقایق تلخ نسل ما، این است که ما اصولا تنهاتر شدهایم، اما این تنهایی مسیر پرپیچ و خمی را طی کرده که به حالت کنونیاش رسیده است. من جزو دههای هستم که سنش به زمانی که یاهو و دیگر مسنجرها و ویسچتهای قدیمی وجود داشتن قد نمیدهد، ولی به زمانی که بازیهای آنلاین روی دور قرار گرفت و بعدها نرمافزارهای مکامله آنلاینی مثل تیم اسپیک وارد بازار شدند میرسد. از نظر من، اوج تمایل ما به دوستیهای اینترنتی و بودن در چنین جامعههایی درست از همان زمانها شروع شد. عمده دلیل آن این بود که اینترنت کاری کرد آدمها با علایق نسبتا مشترک بتوانند از داخل خانه با هم حرف بزنند و بازیکنند، چیزی که تا مدتها برای همه عجیب بود. برای خود ما هم احساس تازهای داشت که بتوانیم این شکلی دوستانی پیدا کنیم.
از نظرم ما درست با ظهور چنین چیزهایی، بیشتر به سمت تنهایی کشیده شدیم. مکالمات آنلاین و انجام بازی با هم، با مغز ما کاری کرد که واقعا خیال کند یک زندگی اجتماعی دارد و واقعا دارد دوست پیدا میکند، در حالی که این حقیقت ندارد و در بیشتر مواقع، دوستان اینترنتی برای همیشه نمیمانند. با ظهور نرم افزارهایی مثل دیسکورد و اپیدمی کرونا، چنین چیزی به اوج خودش رسید، ولی حالا اگر کمی دقت کنیم، متوجه میشویم که دیگر آن شور و تاب دوستیهای مجازی وجود ندارد، یا بهتر است بگویم که دیگر آن ارتباطی که باید برقرار نمیشود.
آدمها دیگر در مجازی کمتر با یکدیگر دوست میشوند، کمتر اعتماد میکنند و کمتر با هم بازی میروند. این البته بیشتر در کسانی مثل من دیده میشود که دیگر دارند پا به سن میگذارند، وگرنه نوجوانهایی هستند که به دام این چرخه باطل میافتند. به طور خلاصه، بشر در عصر اینترنت است، اما دوست شدن در آن دیگر مثل قبل نیست، و دنیای واقعی هم چالشهای خودش را دارد.
دلیل دوم: ما اصولا کم حوصله شدهایم
این کم حوصلگی ما هم به احتمال زیاد از دم دست شدن تقریبا هر چیزی که در زندگیمان وجود دارد نشعت میگیرد. اینکه بتوانیم هر کاری را خودمان بدون نیاز به شخص دیگری انجام بدیم باعث شده است که کمتر با آدمها درگیر باشیم. مثلا اگر بازی را آنلاین یا آفلاین بخواهید تک نفره بروید، هر طوری که بخواهید بازی میکنید، کسی به شما نمیگوید چه کار کنید یا چه کار نکنید. حتی اگر آنلاین هم باشد، طوری که خودتان میخواهید بازی میکنید. اگر اشتباه کنید خودتان کردهاید، اگر ببرید هم خودتان با زحمت خودتان بردهاید، کسی دیگری برنمیگردد بگوید که شما کاری نکردید یا زحمتی نکشید، یا بیاید خودش را به رخ بکشد. در واقع ما به نوعی درک رسیدهایم، و این درک بینیازی است. وقتی میدانیم نیازی نیست کسی را تحمل کنیم، اولویت اولمان میشود انجام انفرادی آن کار.
دلیل سوم: کسی نیست زحمت شما را به سرقت ببرد
این دلیل در واقع در پیرو دلیل دوم است. زمانی که شما به صورت تکی یک بازی را پیروز میشوید، لذتش تماما برای خودتان است. حتی اگر بازی آنلاین هم باشد، این شما هستید که یک بازی را بردهاید، این شما هستید که تاکتیکتان جواب داده است، این شما هستید که زحمت کشیده تا به این سطح برسد. نه درگیر بازیهای تیمی شدهاید که ضعف هم تیمی یا توهم بلد بودن آن باعث زجر کشیدن شما شود، نه کسی هست که بگوید هر چه شما یاد گرفتهاید یا پیروز شدهاید صدقه سری اوست. همین یک دلیل، کافی است که کمتر کسی بخواهد تمایل به بازی تیمی نشان دهد.
دلیل چهارم: آدمهای با جنبه که بشود در کنارشان بدون استرس بازی کرد، کم شدهاند
این مورد همیشه در تمام دههها بوده است. حالا که در قرن 21 دوست پیدا کردن سخت شده است و ما آدمها منزویتر شدهایم، این مورد دیگر یک معضل تلقی میشود. بازیهای کامپیوتری اصولا آدمهایی را جذب خود میکنند که از نظر روانی، وسواس عجیبی دارند. البته دور از جان شما خواننده عزیز :)، ولی خب این یک حقیقت است که عمده گیمرهای آنلاین آدمهایی شدیدا وسواسی هستند. این وسواس میتواند به شکلهای مختلفی نمود کند، مثل کسی که هیچ تحمل یک شکست را هم ندارد، یا کسی که درکی از بازی برای تفریح ندارد و فقط میخواهد به قول گیمرها، ترای هارد کند، یا برخی که از اینکه بگذارند حریفشان پیروز شود، عصبانی میشوند و نمیتوانند آن را تحمل کنند.
اینهایی که گفتم یک ویژگی خوب نیست، هر کسی که آنها را دارد تقریبا آدم وسواسی با مشکلاتی روانی است که این چنین اخلاقیات آن در دنیای واقعی و در کارهای مختلفش به وضوح قابل مشاهده است. البته در همین دنیای خودمان آدمهایی هم هستند که میتوانید در کنارشان با بگو و بخند بازی کنید و لذت ببرید، در کنار این آدمها حتی اگر تمام بازیها هم شکست باشند، تک تکش برایتان شیرین خواهد بود. امیدوارم چنین آدم یا آدمهایی را در زندگیتان پیدا کنید.
دلیل پنجم: هماهنگ کردن و اختصاص دادن ساعت برای بازی دشوار است
این مورد بیشتر در آدمهایی به سن ما است که باید به فکر تحصیل و کار باشند. مسلما اگر شما محصل باشید یا در جایی مشغول کاری باشید، نمیتوانید هر ساعتی که شد بروید با کسی بازی کنید. این عدم مشخص بود زمان و عدم امکان هماهنگ شدن با کسی، باعث شده است که ماها دیگر تمایلی به بازیهای گروهی نداشته باشیم. کسی که از عصر تا شب سر کار است، شب که میآید حال این را که برود با دوستش هماهنگ کند را ندارد، زیرا میخواهد صرفا قبل خواب یک دست گیم بزند و سریع بدون حرف زدن و خداحافظی و اینها برود بخوابد.
دلیل ششم: تمایل ما به انجام کارهای اجتماعی واقعی و خارج از خانه بیشتر شده است
این میتواند به موردهای زیادی در این مقاله مرتبط باشد، اما بیشترش ناشی از آن است که ما، یعنی بشر، به این نتیجهگیری رسیدهایم که لذت و واقعی بودن کارهای خارج از خانه، بیشتر است. این مورد تقریبا از بعد از اپیدمی کرونا شدت گرفت. اگر کمی با دقت به آن نگاه کنیم، میفهمیم که دلیل آن تروما و تجربه تلخی بود که ما در دوران کروان گذارندیم. آن حبس بودن اجباری در خانه و دور بودن از فعالیتهای خارج از خانه، باعث شد که به لذت بخش بودن این فعالیتها، واقعیتر بودنشان و پوچ بودن روابط مجازی پی ببریم. ارتباطاتات مجازی همچنان جریان دارد، اما برخی تمایلشان به انجام کارهای مجازی گروهی کمتر شده است و ترجیح میدهند که برای مثال اگر قصدشان زدن یک گیمی است، آن را تکی بازی کنند تا بخواهند آنطور که دوست دارند به آن وقت اختصاص دهند. اگر شما تک نفره بازی را بکنید، هر زمان که بخواهید میتوانید تمامش کنید و بروید بیرون، اما در بازیهای تیمی، اینطور نیست.
دلیل هفتم: استرس بسیار زیادی که شخص از آن امتناع میکند
این مورد را بر اساس نظرات دوستان و کاربران عزیز اضافه کردم که دیدم نیاز دارد در این مقاله باشد. مورد هفتم، میتواند استرس باشد. ما خودمان در زندگی معمولمان استرس زیادی دارید برای تقریبا هر کاری که میکنیم. بدنمان ناخودآگاه دلش میخواهد بعد از همه اینها سراغ چیزی برود که آن استرس را به او ندهد، سراغ چیزی برود که اگر میخواهد هیجان و دوپامین خالص را تجربه کند، عاری از هرگونه استرس باشد. بر همین اساس، ما اصولا هر کاری میکنیم که از استرس دور باشیم، و خب، این کار درستی هم است، استرس تاثیرات منفی خیلی زیادی روی بدن دارد و درست است که نخواهیم بابت یک بازی آنلاین گروهی و حتی تک نفره استرس زیادی بکشیم.
دلیل هشتم: بازیهای آنلاین در ایجاد یک فضای رقابتی عادلانه ناکام ماندهاند
مورد دیگر که باز بر اساس نظرات شما عزیزان اضافه میکنم، این است که بازیهای آنلاین امروزی در عادلانه کردن فضای خود چندان موفق نبودهاند. پی تو وین (P2P) بودن و بازیکنان به شدت حرفهای، باعث شدهاند که به نوبه خود یک فضای ناعادلانه ایجاد کنند. وقتی یک بازی بازیکنان زیادی نداشته باشد، جمعیت بازیکنان حرفهایاش بر بازیکنان تازهواردش میچربد که نتیجهاش میشود سردی بازیکن تازهوارد. تقصیر را هم تماما نباید گردن پلیرهای حرفهای انداخت، در بیشتر وقتها این مچ میکینگ یک بازی است که درست کار نمیکند. پی تو وین بودن هم که در خودش مشخص است، برخی بازیهای آنلاین برای کسب درآمد، برنامههایی میگذارند که پلیریی که آنها را میخرد، به شکل غیرعادلانهای جلوتر از بقیه در آن سطح و رنک میافتد.
نتیجهگیری
شاید قبل از نتیجه گرفتن، دلایل بیشتری هم باشد که بشود اضافه کرد، اما اینها تنها دلایلی بودند که در حال حاضر در ذهنم بودند. اگر شما هم موردی برای اضافه کردن دارید، در کامنتها بنویسد، من حتما اضافه خواهم کرد. این مقاله من شاید الکی باشد، اما به بازار گیم کنونی نگاهی بیندازید. بازیهای آنلاین محبوب اکثرا Co-Op هستند. در طول سالهای اخیر، بازیهایی رقابتی یا همان PVP چند نفره محبوبیتشان کمتر و کمتر شده است. نکته قابل توجه این است که از آن طرف بازیهای PVE یا PVP و در کل عناوینی که الزامی به گروهی بودن ندارند، محبوبیتشان بالا رفته است.