نقد و بررسی

نقد و بررسی بازی Slay the Princess

من می‌توانم او را درست کنم

شاهدخت باید از دم تیغ بگذرد، این همان دستوری‌ست که به شما محول شده. قهرمان بازی  وظیفه نجات جهانی را دارد که در گرو مرگ شاهدختی در بند و اسارت است. در نگاه اول به همان کلیشه تکراری شاهدخت در اسارت و قهرمانی سوار بر اسب سفید بر می‌خوریم، با این تفاوت که ما مامور نجات این دوشیزه درمانده نیستیم، بلکه حکم گرفتن جانش را داریم. دوست ندارید جان شاهدخت را بگیرید؟ ایرادی ندارد شما در این امر کاملا مختار هستید، اما باید بدانید که زنده ماندن او به منزله مرگ تمامی این جهان است. آیا همچنان حاضر نیستید او را بکشید؟ مهم نیست چه تصمیمی دارید. زیرا شما در هر صورت مختارید.

در این مقاله از استراتژیک کلاب، می‌خواهیم به نقد و بررسی بازی Slay the Princess، عنوانی که تجربه آن بر همه واجب است. این نقد و بررسی بر اساس نسخه ارسالی سازندگان به استراتژیک کلاب نوشته شده است. همچنین در این نقد، آپدیت اخیر The Pristine Cut نیز مورد بررسی قرار گرفته است. با ما همراه باشید.

او دروغ می‌گوید، کلک می‌زند و هر کاری می‌کند ک مانع‌ شما شود

اصلی ترین قابلیت این بازی حق اختیار شما در رقم زدن داستان است، داستانی که سر تا سر پر از حوادث گوناگون و متفاوت است. بجای ساختن مکانیزم‌های پیچیده و سر‌سام‌آور، تمامی قوت بازی روی یک چیز قرار گرفته و آن هم داستان بازی است. چهارچوب داستان و روایت بازی در طی گیم‌پلی در یک قالب منسجم قرار گرفته که تحت هیچ یک از مسیر‌ها از هم گسسته نمی‌شوند. انسجام و یکدستی داستان بازی در روایت و برخورد‌های متعدد باعث شده تا پلیر دائما به دنبال گشت‌و‌گذار در مسیر بازی باشد تا پرده از معمای بزرگ بازی بردارد. روند کلی به این صورت است که بازیکن در برخورد اول از داستان و موقعیت خود چیزی نمی‌داند و تنها دو صدا را دارد که با او مشورت می‌کنند. بزرگترین چیزی که محرک این بازی در برقراری ارتباط با مخاطب و بازیکن است، همان صراحت بازی و ارائه آن برای بازیکن می‌باشد.

بازی Slay the princess به خوبی توانسته با مخاطب و بازیکن ارتباط مناسبی برقرار کند، به طوری که می‌توانید مستقیما با جو بازی ارتباط برقرار کنید. بازی به شدت حواس و احساسات شما را درگیر می‌کند، اما وقتی صحبت از احساسات می‌زنیم طبیعی است که ذهن شما به صورت استعاره‌ای به سمت یک احساس عاشقانه یا مشابه آن برود که برداشت درستی است، ولی تنها این نیست. تمامی احساسات انسانی شما در این بازی درگیر می‌شوند، حراس، کنجکاوی، عشق، غم، خشم و تقریبا هر آن چیزی که بتوانید در لحظه تصور کنید. برای القای این احساسات هیچ گونه اضافه‌گویی انجام نشده و با حداقل‌ها در نگارگری و صدا‌گذاری داخل بازی، این حواس درگیر می‌شوند. تنها کافی‌ست شخصا خود شما این بازی را تجربه کنید تا متوجه بشوید هر آن چه که می‌خواهید تا ذهن، قلب و عواطف شما را درگیر کند در تک تک اجزای این بازی به بهترین و ساده‌ترین حالت ممکن قرار داده شده است.

پیچش داستانی بازی تحسین‌برانگیز است

دیالوگ‌ها شاید در ظاهر بار و مفهوم خاصی نداشته باشند، اما محاوره عمیقی میان تک تک کاراکتر‌ها به وجود آورده است. در پی این محاورات ساده شما به یک چالش بزرگ بر می‌خورید که یکی از اساسی‌ترین دلایلی خواهد شد که شما را میخکوب و مشتاق به ادامه این بازی می‌کند. این دلیل اساسی، همان مجهولیت و رمزآلود بودن بازی است. در هر برخورد و هر بار صحبت تنها بخشی از حقیقت برای شما آشکار می‌شود و بخش دیگر گنگ و مجهول باقی می‌ماند. بازی هر بار شما را با مجهولات درگیر می‌کند و به صحبت‌های شما چاشنی می‌بخشد تا اشتیاق شما به ادامه بیشتر از قبل شود.

بازی ذاتا با درست کردن مجهولات شما را جلو می‌برد. نمی‌دانید که هستید، نمی‌دانید چرا در سر خود صدا‌هایی دارید، چرا باید به حرف راوی گوش کنید، آیا دلایل شما برای کشتن شاهدخت در بند کافی‌ست؟ اگر با او مهربان باشم چه می‌شود؟ اگر من او را نکشم چه می‌شود؟ تضمینی برای پایان جهان وجود دارد؟ و هزار و یک سوال دیگر که برای شما به درستی قرار داده شده تا با کاوش و گذر از داستان به تک تک آنها پاسخ دهید. با اطمینان می‌گویم که در داستان بازی، لحظه‌ای نیست که شما دیالوگ‌ها رد کنید و جلو ببرید. هیچ لحظه‌ کسالت‌واری در تک تک لحظات بازی وجود ندارد. وقتی می‌گوییم با تمام حواس شما درگیر می‌شود تا مجذوب این بازی شوید به هیچ وجه اغراق نکرده‌ایم.

موسیقی و طراحی هنری بازی شاهکار است

از داستان شاهکار Slay the Princess که بگذریم به طراحی خاص در بازی می‌رسیم که به شدت چشم نواز و گوشنواز است. چه در طراحی پنل‌ها و چه موسیقی، بازیسازان سنگ تمام گذاشته‌اند. نقاشی‌ها همیشه متناسب با موقعیت و شخصیت‌ها و مسیری که شما انتخاب کرده‌اید تنظیم شده‌اند. موسیقی بازی به حدی زیباست که به شخصه علاقه دارم آن را خریداری کنم. اگر بخاطر اسپویل و افشای محتوای بازی نبود، حاضر بودم تا توصیفی فوق‌العاده دقیق از این نوع طراحی و موسیقی در بازی ارائه دهم، اما ترجیح می دهم تا آن را خودتان شخصا حس بکنید.

کمی از اضافه گویی فاصله بگیریم تا بهتر بر کلیت آنچه که بازی برای ارائه دارد متمرکز بشویم. بازی که با آن سر و کار داریم صرفا یک ویژوال ناول است که دارای تم ترسناک و ناشناخته‌ای است. اختیارات شما در بازی کاملا مشهود است و به چند پایان متفاوت ختم می‌شود که باز هم مجددا در اختیار خود خود شماست. تک تک و بند بند بازی و داستان چه در کلیات و چه در جزئیات زیبا و منسجم به نمایش درآمده تا آن را یک به بازی کامل تبدیل کند.

جمع‌بندی

بازی Slay the princes واقعا شاهکار کم نظیریست. تجربه این بازی بر همه واجب است، حتی اگر شده به صورت کرکی. نگران نباشید چون خود سازندگان از دانلود کرکی بازی راضی هستند و صرفا به تجربه خالص مخاطب احترام می‌گذارند. این دقیقا گفته خود سازنده بازی بوده. برای همین حتی اگر پولی در جیب ندارید صرفا دست به تجربه این بازی بزنید تا خود را از این شاهکار محروم نکنید. مطمئن باشید که بعد از تجربه بازی، خودتان شخصا دست به خرید بازی می‌زنید.

نقاط ضعف و قوت

داستان پویا و منسجم
طراحی فوق‌العاده
صداگذاری جاناتان سیمز

ندارد.

نمرات

گیم پلی - 10
گرافیک - 10
داستان - 10
موسیقی - 10

10

نمره کل

بازی Slay the princes واقعا شاهکار کم نظیریست. تجربه این بازی بر همه واجب است، حتی اگر شده به صورت کرکی. نگران نباشید چون خود سازندگان از دانلود کرکی بازی راضی هستند و صرفا به تجربه خالص مخاطب احترام می‌گذارند. این دقیقا گفته خود سازنده بازی بوده. برای همین حتی اگر پولی در جیب ندارید صرفا دست به تجربه این بازی بزنید تا خود را از این شاهکار محروم نکنید. مطمئن باشید که بعد از تجربه بازی، خودتان شخصا دست به خرید بازی می‌زنید.

5 3 رای ها
امتیازدهی به مقاله
باخبرم کن
باخبر شدن از

4 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
نمایش تمام دیدگاه ها