در این مقاله می خواهیم به بازی بپردازیم که شاهکار نیست اما توانسته در حدی ظاهر بشود که فوق العاده لذت بخش باشد. بازی توانسه فوق العاده ظاهر شود اما در نهایت ایراد اساسی آن نگذاشته تا به درجه مقبولیت و بی نقصی برسد. ایرادات بشدت جزئی که وجود آن در بازی کمی تعجب برانگیز است. اما با این حال بازی تجربه جذابی برای مخاطب به وجود آورده.
بازی The Holy Gosh Darn یک بازی در سبک اکشن ادونچر معمایی، با ظاهری کارتونی ست که توسط استودیو بازی Perfectly Paranormal ساخته شده، استودیویی که سابقه ساخت دو بازی دیگر به نام های manual Samuel و Helheim hassle را در کارنامه خود دارد. نکته جالب و قابل توجه در مورد این دو بازی و The Holy Gosh Darn در ارتباط داستانی بین آنهاست و یعنی تمامی این بازی ها در عین حال که به صورت مستقل هستند، ولی در بطن با یکدیگر دنیای مشترکی دارند. بازی مورد نظر ما آخرین اثر این استودیو ست که توانسته یک بازی کاملا مهیج و طنز ارائه بدهد.
بازی در مورد یک فرشته مقرب به نام Cassiel است که در بهشت الهی پروردگار مشغول به شب کردن صبح خود است. هر روز بدون اینکه اتفاقی بیفتد یا فردی وارد بهشت شود به همراه دوست صمیمی اشPureil فقط به مشغول به شمارش سگ های بهشت بر روی یک نیمکت میشود. بهشت وضعیت کسالت آور دارد و تقریبا به یک مکان متروکه با سگ های فراوان و فرشتگان بی کار پر شده. اما یک حادثه در بهشت رخ می دهد که باعث می شود این چرخه بیهوده مختل شود و آنهم خطر نابودی بهشت است. بهشت در راس ساعت 18 نابود میشود. اما این پایان داستان نیست، بلکه شروعی برای بازی ماست. کسسیل که همان کاراکتر اصلی ما باشد به کمک عزرائیل فرشته مقرب مرگ، به یک ساعت فضا زمانی دست پیدا می کند که با کمک آن می تواند در زمان سفر کند و به ساعت 12 ظهر بازگردد.
پایه و عنصر اصلی گیم پلی بازی نیز همین زمان است تا شما با کمک عقب و جلو بردن آن بتوانید بر چالش های مسیر خود مقابله کنید. شما میتوانید با کمک همین ساعت در بین زمان تعیین شده جابجا شوید و در مکان های مختلف از بازی با افراد مختلف سر کله بزنید تا بتوانید متوجه بشوید ماجرا از چه قرار است، بار ها و بار ها باید با افراد مشغول صحبت شوید و در هر جای مختلف از بازی دست به کار هایی بزنید که جرئت آزمون خطا را میطلبد. زمان محدود است و باید به بهینه ترین حالت ممکن از نابودی بهشت جلو گیری کنید. این مکانیزم در بازی وجود بشدت حیاتی و مفید پیدا کرده. تک تک عناصر بازی، محاوره و برخورد ها، حل معما ها و حتی پلتفرمینگ بازی با کمک این مکانیک کنترل زمان گره خورده است. این نوع از نحوه بکار بردن از این قابلیت نه تنها قابل ذکر بوده، که می توان آن را تحسین کرد. طراحی گیم پلی بر همین اساس و چهار چوب به هوشمندی و در نظر گرفتن تمامی جوانب صورت گرفته.
جدای از طراحی خوب باید به این نکته هم اشاره کرد که بازی در نوع خودش توانسته قوه طنز خوبی در گیم پلی بسازد و کم و بیش با پلیر شوخی هایی بکند که خنده دارد و دلنشین باشد. شوخی های بازی به هیچ وجه خنک یا بی مزه نیستند و بر عکس در جای درست و لفظ درست بیان میشود. موقعیت هایی را در نظر بگیرید که پلیر خودش اشتباها کاری را انجام میدهد یا بخاطر عدم دانش کافی به مشکل یا بن بست میخورید، بازی تیکه کلام کم نمیآورد وتحت هر شرایطی میتواند حرکات شما را از قبل دانسته و متناسب به آن دیالوگ ببندد. بار ها ممکن است در طول بازی بابت همین پانچ لاین ها به قهقهه بیوفتید.
یک قابلیت مناسب در بازی نیز بی توجهی است. درست خواندید، بی توجهی! فرض بگیرید برای بار سوم زمان را به عقب برگرداندید و می خواهید از صحبت طولانی و مسخره با یک کاراکتر خود داری کنید، خیلی راحت می توانید به افراد بی محلی کنید و از صحبت با آنها تفره بروید. این قابلیت در جا های زیادی از بازی به کار شما خواهد آمد و مطمئنا از وجود آن لذت خواهید برد.
بازی با تمامی موارد مثبت دارای مشکلات قابل توجهی نیز اما هست. باگ هایی در اجرای انیمیشن های بازی وجود دارد که چندین بار حداقل در گیم پلی قابل مشاهده بود و یا گاها تمامی صفحه بازی برای چند ثانیه سیاه می ماند. نحوه اینترکت کردن با اجسام در بازی هم کمی دشوار است، علل خصوص زمانی که شما کاملا حس نیاز به موس برای انجام کاری را دارید ولی تنها مجاز به استفاده از کیبورد هستید. استفاده تنها از کیبورد وقتی بد تر میشود که شما نمیتوانید به راحتی دو کلید را در هنگام حرکت استفاده کنید و در زمان استفاده کارکتر از حرکت باز می ایستد. ترکیب کلید های کنترل و اسپیس برای دبل جامپ و یا دش کردن عذاب آور است. جان به جان آفرین تسلیم می شود تا بتوانید یک پرش راحت انجام دهید. این ایرادات جزئی در بازی که بخشی از اساس گیم پلی خود را در حالت پلتفرمینگ قرار داده نباید وجود داشته باشد و ایراد بزرگی به حساب میآید که از آن چشم پوشی نمیتوان کرد.
با تمامی این معایب اما دیزاین خود پلتفرمینگ بازی خلاقانه است و توانسته عناصر مختلف را در بخش های متفاوت بازی درگیر کند و بجای یک گیم پلی خشک و یکنواخت، چالش های متفاوتی در مسیر به وجود آورد. دیزاین بخش معمایی-پازلی بازی هم به همین نحو و ترکیب چندین المان و عنصر گوناگون بازی را در طول تایم پلی متنوع و هیجان انگیز ساخته. مسیر هر معما و نوع ورود به هرکدام متنوع بوده و یکسان نیست که باعث می شود پلیر گیم پلی چالش برانگیز تری تجربه کند.
جمعبندی
در کل بخواهیم بگوییم بازی توانسته چهارچوب خوبی درست کند و به نحو عالی بار محتوایی طنز را پیاده کند. اما بخاطر وجود مشکلات اساسی در نوع رابط کاربری در گیم پلی و باگ های غیر منتظره نتوانسته به آن استاندارد لازم برای یک گیم شاهکار برسد. ولی تجربه آن قطعا برای مخاطب جذاب و خاطره انگیز خواهد بود.
نقاط ضعف و قوت
طنز پردازی مناسب
تنوع گیم پلی پلتفرمینگ
تنوع گیم پلی پازل-معمایی
دشواری کنترل کاراکتر و جرکت با دکمه ها
نمرات
گیم پلی - 9
گرافیک - 8
کمپین - 8.5
موسیقی - 8.5
8.5
نمره کل
در کل بخواهیم بگوییم بازی توانسته چهارچوب خوبی درست کند و به نحو عالی بار محتوایی طنز را پیاده کند. اما بخاطر وجود مشکلات اساسی در نوع رابط کاربری در گیم پلی و باگ های غیر منتظره نتوانسته به آن استاندارد لازم برای یک گیم شاهکار برسد. ولی تجربه آن قطعا برای مخاطب جذاب و خاطره انگیز خواهد بود.