در یک سال گذشته، بازیهای RPG خوش درخشیدهاند و ما شاهد بازیهای بسیاری در این سبک بودیم. به عنوان کسی که عاشق سبک بازیهای استراتژیک است، بازیهای استراتزیکی که در سبک نقشآفرینی (RPG) ساخته میشوند حکم یک هدیه ارزشمند را برایم دارند. ترکیب دو سبک جذاب استراتزیک و RPG چیزی است که من علاقهمندم در سال 2024 میلادی بیشتر از آن ببینم، اما اجازه دهید به اولین بازی امسال که از ترکیب این دو سبک منتشر شده است بپردازیم، عنوانی فانتزی که در فضای استیمپانک ویکتوریایی قرن ۱۹ام جریان دارد.
بازی Sovereign Syndicate یکی از تازهترین بازیهای سبک RPG در سال 2024 میلادی است که در فضایی خاص و فانتزی جریان دارد. داستان بازی فوقالعاده است و الهام شدیدی از بازی محبوب Disco Elysium گرفته است. در این مقاله از استراتژیک کلاب، میخواهیم به نقد و بررسی بازی Sovereign Syndicate بپردازیم. این نقد و بررسی بر اساس نسخه نهایی این بازی و نسخه ارسالی سازندگان به استراتژیک کلاب نوشته شده است.
فضای استیمپانکی لندن شما را در خود غرق خواهد کرد
پیش از هر چیز، اجازه دهید کمی به داستان بازی و صد البته، فضای فانتزی که در آن دنبال میشود بپردازیم. داستان بازی در لندن قرن 19 جریان دارد، دورهای که در تاریخی تخیلی و غیرواقعی، به دورهی استیمپانک (Steampunk) شهرت گرفته است. برای درک بهتر اینکه چرا به این دوره چنین لقبی دادند یا چرا دورهای فانتزی و تخیلی به حساب میآید، باید ابتدا نگاهی گذرا به تاریخ داشته باشیم و به انگلستان سال 1837 میلادی بازگردیم، سالی که در آن ملکه ویکتوریای 18 ساله بر تخت نشست. دوران 64 سالهی سلطنت او در تاریخ انگلستان به «عصر ویکتوریا» شهرت دارد، زیرا همزمان با به اوج رسیدن گسترهی امپراتوری بریتانیا در سطح جهان و البته انقلاب صنعتی بود.
اما تاریخ فانتزی و تخیلیای که در رمانها و بازیها به تصویر کشیده شده است، تاریخی غیرواقعی است که تنها با یک پرسش اساسی به وجود آمده است: چه میشد اگر انگلستان و دنیا از عصر بخار خارج نمیشد؟ چه میشد اگر دنیا در انقلاب صنعتی دوم باقی میماند و بیشتر بر روی نیروی موتور بخار کار میکرد؟ اینجاست که تاریخ غیرواقعی و فانتزی استیمپانک به وجود میاید، دنیایی که در آن بشر هرگز وارد انقلاب صنعتی سوم نشد و نیروی بخار را پیشرفت داد. امروزه، همانطور که میبینید، بازیها، فیلموسریالها و رمانهای بسیاری در این دنیای خیالی خلق شدهاند و حتی بسیاری از هنرمندان اقدام به خلق وسایلی در دنیای واقعی کردهاند که احتمال داشت در ویکتوریای استیمپانکی نیز به وجود میآمدند.
اکنون که درکی از دنیای بازی دارید، میتوانیم به داستان این بازی جذاب بپردازیم. در این نقد و بررسی، قصد ندارم داستان بازی و شخصیتهای آن را برایتان افشا کنم و صرفا قصد دارم که نیمنگاه مختصری به داستان داشته باشم و پس از آن، به نقاط قوت و ضعف بازی بپردازم. داستان حول محور سه شخصیت اصلی قرار دارد که بازی شما را وادار میکند که یکی یکی در نقش هر یک از آنها قرار بگیرید و آنها را بشناسید. بازی فضای تاریکی دارد و شخصیتهای شما نیز زندگی چندان جالبی ندارند و هر کدام گرفتار مشکلی هستند. یکی از ویژگیهای جالب بازی، محوریت آن بر روی احساسات ذهنی هر شخصیت است.
برای مثال، اولین کاراکتری که در نقشش قرار میگیرد یک مینوتور (Minotaur) است که دارای چهار تفکر ذهنی است: ذکاوت، غریزه حیوانی، نظم فردی و زرنگی. خیلی از ما آدمها در واقعیت، در ذهنمان با خود حرف میزنیم یا جواب برخی سوالات را بدون اینکه بیان کنیم، در ذهن به خود میدهیم. مشخصا، جوابی که در ذهن ما شکل میگیرد برگرفته از آن تفکری است که در مغز ما نهادینه شده یا شکل گرفته است. در طول بازی با تصمیماتی که میگیرید و انتخابهایی که میکنید، این احساسات و باورهای شخصیت شما قوی یا ضعیف میشوند. ممکن است یکی از این چهارتا به تفکر قالب در ذهن شما تبدیل شود و دیگر تفکرات کمرنگ شوند، همه چیز بستگی به انتخابهای شما دارد.
بازی دیالوگمحور است، پس حواستان را جمع کنید!
این بازی یک عنوان RPG است، یعنی مهم است که به داستان بازی، روند آن و گفتگوهایی که انجام میشود توجه کنید. فراموش نکنید که در چینن بازیهای داستانمحوری، تصمیمات شما اهمیت دارند و پایان داستان را شکل میدهند. در ابتدای بازی، تشخیص و تفکیک دیالوگها، صداهای ذهنی شخصیت شما، جوابهای ذهنی او به خودش و صحبتهای دیگران از یکدیگر، ممکن است دشوار باشد و این پرسش برایتان به وجود بیاید که شخصیت شما دقیقا دارد الان با چه کسی حرف میزند؟ با این حال، شما خیلی زود به این موضوع عادت میکنید و تشخیص صداهای ذهنی و دیالوگها از یکدیگر برایتان ساده میشود.
موردی که نیاز است آن را ذکر کنم، دشوار بودن جملات و کلمات به کار رفته در بازی است. خواندن دیالوگهای بازی و فهمیدن آنها آنقدری دشوار است که انگار دارید کتابهای ارباب حلقهها را میخوانید: پر از کلمات سخت، استعاره و ضربالمثل که برای کسانی که زبان انگلیسی زبان دومشان میشود، میتواند سخت باشد و ناچارا باید چندین بار جملات را بخوانند. هر چند با گذر زمان و ادامه دادن بازی، به این موضوع نیز عادت میکنید و شروع به حدس زدن معنی برخی کلمات میکنید. التبه خود سازندگان نیز به نظر متوجه این موضوع بودهاند و یک نوع دیکشنری داخلی در بازی تعریف کردهاند، به این صورت که معنی برخی کلمات را که حدس میزدهاند بازیکن نتواند بفهمد را در خود بازی توضیح دادهاند.
این یک نکته منفی نیست، اتفاقا بسیار خوب است که توسعهدهندگان بازی را اینقدر خوب و با کیفیت ساختهاند، اما به هر حال باید گفت که خواندن دیالوگها دشوار و وقتگیر است، اما همانطور که گفتم، به مرور به این موضوع عادت میکنید و سرعت مطالعه شما نیز بالا میرود. هر چند بازی کم دیالوگ و متن ندارد، پس باید با حوصله به تجربه این بازی بپردازید و با دقت متنها را بخوانید تا در طول بازی دچار سردرگمی نشوید و بتوانید داستان و ساختار کلی آن را درک کنید. به هر حال، این عنوان کاملا مبتنی بر داستان و متن است و خبری از مبارزه نیست.
کارتهای تاروت به جای تاس: ایدهای جذاب و خلاقانه
در بازیهای سبک RPG، عموما تصمیماتی وجود دارد که موفق یا ناموفق بودنشان، به عددی که با انداختن تاس نمایان میشود بستگی دارد. این ویژگی از بازی رومیزی و قدیمی Dungeons & Dragons برداشته شده است که سرچشمه تمامی بازیهای نقش آفرینی امروزی به آن برمیگردد. این ویژگی تقریبا به همان شکل تاس یا دیگر اشکال در بازیهای سبک نقش افرینی وجود دارد. توسعهدهندگان بازی Sovereign Syndicate با ایدهای جالب و جدید تصمیم گرفتند که به جای استفاده از تاس، از کارتهای تاروت استفاده کنند، ویژگیای که به نظرم بسیار خاص و عالی است.
تاروت (Tarot) مجموعهای از کارتهای بازی است که از نیمه قرن ۱۵ام میلادی در قسمتهای مختلف اروپا مانند فرانسه و ایتالیا برای ورق بازی گروهی مورد استفاده قرار میگرفته است. با این حال، از اواخر قرن ۱۸ام تا به امروز، از این کارتها بیشتر برای پیشگویی و یا حتی به عنوان گذرگاهی در سیر بٌعد ذهنی و روحانی افراد استفاده میکنند. بهطور کلی کارتهای تاروت در اروپا بیشتر به منظور بازی استفاده میشود ولی در کشورهای انگلیسی زبان و مناطقی که بازی آن انجام نمیشود، تاروت اصولاً جنبه فالگیری دارد.
استفاده از کارتهای تاروت در این بازی بیشتر بر روی همان جنبه ذهنی و روحانی شخصیتها تمرکز دارد و هر کارت در واقع بیانگر بخشی از ذهن شخصیت شما است. در انتخاب دیالوگها، کارتهای مختلف انتخاب میشود و اگر درصد موردنیاز را داشت، موفق میشود و اگر ناموفق شد، دیالوگ انتخابی شما آن نتیجه دلخواه را نخواهد داشت و روند داستان طور دیگری پیش میرود.
بررسی گیمپلی، موسیقیمتن و گرافیک بازی
گیمپلی بازی همانطور که گفته شد، دارای یک داستان جالب با عناصر نقش آفرینی است که در دوران استیمپانک ویکتوریایی انگلستان دنبال میشود، جایی که موجودات مختلف در کنار انسانها سعی میکنند در جامعهای پر از اختلاف طبقاتی و نژادپرستی کنار هم زندگی کنند. تصمیمات شما در این بازی بسیار اهمیت دارد و باعث میشود که با هر تصمیم، پایان مختلفی در نهایت داشته باشید. البته توسعهدهندگان بیشتر روی مراحل اصلی داستان تمرکز کردهاند و داستانهای فرعی بازی آنقدری که باید قوی باشند، نیستند، اما در کل تجربه جالبی هستند و آن حس پرسشگرانه را در شما ایجاد میکنند. همچنین همانطور که گفته شد، این بازی بیشتر بر روی همین جنبههای داستانی تمرکز کرده است و فاقد هرگونه ویژگیهای مبارزاتی است.
فارغ از گیمپلی بازی، بهتر است کمی در مورد گرافیک و موسیقی متن آن صحبت کنیم. موسیقی متن بازی بسیار عالی و گوشنواز است و چیزی کم و کسر ندارد. گرافیک بازی از طرفی دیگر، ممکن است بسیار بینقص به نظر نیاید، اما قابل قبول است و اگرچه در ابتدا کمی بد به نظر میرسد، اما به مرور خواهید فهمید که گرافیک بازی خوب و مناسب بازی است. در این بازی محیط لندن با جزئیات بسیار بالا و خوب طراحی شده است و به خوبی میتوانید فرق محلات فقیرنشین و بالاشهر و در کل آن اختلاف طبقاتی که بازی سعی دارد به تصویر بکشد را بفهمید.
سخن نهایی
در پایان، نکات منفی که در طول این مقاله به آنها اشاره شد، پس از اینکه کمی به ادامه بازی پرداختید و آن را درک کردید، دیگر چندان مهم نیستند. از یک نقطهای به بعد، داستان بازی آنقدر جالب و هیجانانگیز میشود که غرق سه شخصیت اصلی بازی میشوید و میخواهید رازهای داستان بازی را هر چه زودتر کشف کنید. همچینن همانطور که گفته شد، بازی دارای چند پایان مختلف است و تصمیمات شما اهمیت دارد. بازی آنقدر داستان جذابی دارد که شما قطعا پس از پایان بازی، مجدد آن را تجربه خواهید کرد تا متوجه شوید با انتخابهای متفاوت بازی چطور تمام میشود.
بازی Sovereign Syndicate یک عنوان نقشافرینی فوقالعاده است و تجربه این بازی به عاشقان این سبک شدیدا توصیه میشود. لذتبخش است که بتوانید در لندن دوران استیمپانک ویکتوریا قدم بزنید و پرده از رازهای مخلتف بردارید. همچنین شما نیز مانند من از میزان جزئیاتی که توسعهدهندگان در ساخت این بازی به کار بردهاند شگفت زده خواهید شد. به طور خلاصه، اگر به بازی فرصت بدهید و مراحل ابتدایی را بگذرانید، خیلی زود خودتان را میبینید که غرق بازی شدهاید. با این حال، توجه کنید که این بازی شدیدا مبتنی بر متن است و اگر چندان از مطالعهی داستانهای پرجزئیات و متنهای طولانی لذت نمیبرید، این بازی ممکن است برایتان عذابآور باشد.
نقاط ضعف و قوت
داستان فوقالعاده جذاب و دنبالکننده
شخصیتپردازی عالی
جهانسازی پرجزئیات و به تصویر کشیدن خوب سیاستها
جزئیات بسیار خوب دنیای فانتزی و تخیلی دوران ویکتویایی استیمپانک
تصمیمات دشوار و مهم که داستان را تغییر میدهند
گرافیک خوب
موسیقی متن گوشنواز
درک و ورود به داستان آن در ابتدا، هم از نظر متن و هم گیم پلی مشکل است
انتخاب دیالوگها، تشخیص صحبتها از یکدیگر و فهمیدن متن واقعا دشوار است
بازی بیشتر از هر عنوان نقشافرینی دیگری مبتنی بر متن است
نمرات
گیم پلی - 9.5
گرافیک - 9
داستان - 10
موسیقی - 9.5
9.5
نمره کل
بازی Sovereign Syndicate یک عنوان نقشافرینی فوقالعاده است و تجربه این بازی به عاشقان این سبک شدیدا توصیه میشود. لذتبخش است که بتوانید در لندن دوران استیمپانک ویکتوریا قدم بزنید و پرده از رازهای مخلتف بردارید. همچنین شما نیز مانند من از میزان جزئیاتی که توسعهدهندگان در ساخت این بازی به کار بردهاند شگفت زده خواهید شد. به طور خلاصه، اگر به بازی فرصت بدهید و مراحل ابتدایی را بگذرانید، خیلی زود خودتان را میبینید که غرق بازی شدهاید. با این حال، توجه کنید که این بازی شدیدا مبتنی بر متن است و اگر چندان از مطالعهی داستانهای پرجزئیات و متنهای طولانی لذت نمیبرید، این بازی ممکن است برایتان عذابآور باشد.