
ایدهی ساخت یک بازی مدیریتی، اولین فکر هر بازیساز تازهکار و پرشوری است؛ اما پیادهسازی آن کار هرکسی نیست. در زمانی که ابزارهای بازیسازی از همیشه در دسترستر شدهاند، هنوز هم «کار هر مرد نیست خرمن کوفتن». بازی Libritopia نمونهی واضحی از همین وضعیت است: ایدهای بکر که در اجرا به تجربهای ناقص و فرسایشی تبدیل شده. در این نقد نگاهی میکنیم به پتانسیلی که میتوانست شکوفا شود، اما نهایتاً به هدر رفت.
یک کارمند سادهی کتابدار
شما در نقش یک کتابدار تازهاستخدام وارد بازی میشوید. روز اولتان ساده است: قفسهها را مرتب میکنید و کتابها را میچینید. چند روز میگذرد، مشتریها میآیند و میروند و همان چرخهی تکراری تا ابد ادامه پیدا میکند. درست همینجا جایی است که «تفریح» جای خودش را به «وظیفه» میدهد. محیط بازی کاملاً محدود به داخل کتابخانه است و هیچ تلاشی برای ایجاد تنوع یا رویدادهای تازه دیده نمیشود. همهچیز خلاصه شده به اجاره دادن کتاب و پس گرفتن آن.
مد چه ریتی؟
در مقایسه با دیگر بازیهای مدیریتی، Libritopia بهشدت ضعیف ظاهر میشود. بهینهسازی افتضاح آن باعث میشود تنها پس از یک هفتهی درونبازی، افت فریم شدیدی تجربه کنید؛ گاهی تا ۶۰ درصد. بدتر اینکه سازنده حتی از قابلیتهای پایهی موتور Godot هم استفاده نکرده است. نتیجه؟ یک بازی لگزده که از همان ابتدا نشان میدهد پشت آن تجربهای جدی وجود ندارد.
گیمپلی
گیمپلی بر محور پیدا کردن و مرتبسازی کتابها بنا شده است. مشتریها سوال میپرسند و شما باید کتاب مدنظرشان را پیدا کنید. در ظاهر ساده است، اما نبود هرگونه سیستم پیشرفت درستوحسابی، خیلی زود حس بیهودگی را به بازیکن منتقل میکند.
سیستم لولآپ و دریافت آیتمهای جدید کاملاً از دید بازیکن پنهان است، هیچ سازوکار مالی وجود ندارد و انگیزه برای ادامه دادن بازی بهسرعت نابود میشود.
تنها نکتهی مثبت را میتوان در وجود کتابهای واقعی و تنوع موضوعات و نویسندگان دید. این نشان میدهد که سازنده یک کتابدوست واقعی است؛ اما کتابدوستی برای طراحی یک بازی سرگرمکننده کافی نیست.
تجربه و محیط کاربری
رابط کاربری (UI) بازی کوچکترین تناسبی ندارد. منوها و دکمهها بیش از حد بزرگ هستند، طوری که گویی بازی برای موبایل طراحی شده و بعداً بدون هیچ تغییری روی دسکتاپ منتقل شده است. نتیجه چیزی است که بهجای سادگی، بیشتر آزاردهنده به نظر میرسد.
گرافیک و صداگذاری
از یک بازی مستقل انتظار زیادی از نظر گرافیک نمیرود، اما آنچه ارائه شده در حد قابلقبول است. مشکل اصلی صداگذاری است: موسیقی فقط در دفتر کارکنان پخش میشود و نه در کل کتابخانه، صداهای مشتریان تکراریاند و تنوعی در آنها وجود ندارد. حداقل میشد چند صدای مختلف برای مراجعهکنندگان در نظر گرفت تا تجربه کمی زندهتر شود.
نتیجهگیری نهایی
بازی Libritopia: Librarian Simulator مثالی واضح از تضاد میان ایده و اجراست. ایدهی اولیه میتوانست جذاب باشد، اما در عمل چیزی جز یک چرخهی خستهکننده و بیروح ارائه نشده است. علاقهی سازنده به کتاب ستودنی است، اما علاقه بدون مهارت طراحی بازی نتیجهای جز یک تجربهی فرسایشی ندارد. افت فریم شدید، نبود سیستم مالی، رابط کاربری ناشیانه و گیمپلی تکراری همه دستبهدست دادهاند تا بازی بیشتر به عذابی روزمره شبیه باشد تا سرگرمی.
نقاط ضعف و قوت
تنوع خوب در موضوعات و نویسندگان کتابها (استفاده از کتابهای واقعی)
ایدهی اولیهی متفاوت و کمتر دیدهشده (کتابداری در قالب شبیهساز مدیریتی)
گرافیک در حد قابلقبول برای یک بازی مستقل
افت فریم شدید پس از چند روز بازی به دلیل بهینهسازی ضعیف
نبود سیستم مالی و انگیزهی اقتصادی برای ادامهی بازی
گیمپلی تکراری و چرخهای که خیلی زود به وظیفهای خستهکننده تبدیل میشود
سیستم پیشرفت (لولآپ و آیتمها) کاملاً مخفی و غیرقابلدرک
رابط کاربری نامتناسب با پلتفرم دسکتاپ (طراحی بیشتر شبیه موبایل)
صداگذاری ضعیف: موسیقی محدود، صدای مشتریان تکراری و بیتنوع
نمرات
گیم پلی - 1
گرافیک - 4
کمپین - 6
موسیقی - 3
3.5
نمره کل
بازی Libritopia: Librarian Simulator مثالی واضح از تضاد میان ایده و اجراست. ایدهی اولیه میتوانست جذاب باشد، اما در عمل چیزی جز یک چرخهی خستهکننده و بیروح ارائه نشده است. علاقهی سازنده به کتاب ستودنی است، اما علاقه بدون مهارت طراحی بازی نتیجهای جز یک تجربهی فرسایشی ندارد. افت فریم شدید، نبود سیستم مالی، رابط کاربری ناشیانه و گیمپلی تکراری همه دستبهدست دادهاند تا بازی بیشتر به عذابی روزمره شبیه باشد تا سرگرمی.