نقد و بررسی

نقد و بررسی بازی Ruff Ghanor

رزم و بزم کارتی

خیلی ها سبک استراتژیک را تنها محدود به مبارزه قلعه ها، ارتش های وسیع و یا کنترل کردن منابع  می داند که طبیعتا اشتباه است. ساب ژانر های این سبک به حدی گسترده هستند که خود یک مقاله جدا تنها برای تشریح نیاز دارد. بازی Ruff Ghanor نیز از دسته همان بازی هایی ست که در ساب ژانر استراتژیک قرار می گیرد. این بازی در قالب استراتژیک تکتیکال ترن بیس دک بیلدینگ روگلایک قرار دارد.

استودیو برزیلی DX gameworks  با بهره گیری از کتابی با نام The legend of Ruff Ghanor به قلم لئونل کالدلا اقتباسی مناسب در قالب بازی پیاده سازی کرده. شاید روایت قوی و حماسی شاهد نباشیم اما به حدی کافی ست تا ما را با محیط و دنیای این بازی آشنا کند. کلیت بازی حول محور کاراکتر اصلی که Ruff نام دارد قرار می گیرد. او یک کودک برگزیده است که وظیفه نجات دنیای ترد شده از دید خدایان را بر دوش دارد. در طی این مسیر او با افرادی همراه و مواجه می شود که گاه دوست و گاه دشمن هستند. همانطور که گفتیم و ملاحظه کردید داستان و روایت آن نقش حداقلی در بازی ایفا می کنند که نه آن را می توان مثبت فرض کرد و نه منفی؛ بلکه کاتالیستی برای پیش برد گیم پلی.

گیم پلی بازی با قالب گیری استراتژیک  و بهره بری از المان های روگلایک و دک بیلدینگ ستون و اساس کار خود را چیده و به خوبی آن را استوار نگه داشته. در ابتدای کار شما با نقشه و مپی از بازی رو به رو می شوید که چندین نشانه روی آن است، در هر کدام از این نشانک ها یک چالش است که باید با ان رو به رو شوید. نشانک های قرمز به منزله درگیری، نشانک های سبز به معنی حوادث تصادفی و نشانک های آبی مکالمات انتخابی هستند.

مبارزات بازی به صورت نوبتی و کارتی می باشد، به این صورت که شما با استفاده از هر دسته کارت و خرج کردن بهینه آن در مقابل حریف باید پیروز بشوید. در هر دست شما 3 امتیاز انرژی خواهید داشت که هر کارت میزانی انرژی از مقدار کلی آن دست شما کم می کند. نحوه ای که پلیر باید کارت ها را آماده و مصرف کند در اختیار خود پلیر است و یک استراتژی و تاکتیک ساده برای مقابله با هر نوع از دشمنی وجود ندارد. قبل از شروع نوبت حریف، به شما گفته می شود که دشمن شما قصد چه حرکتی دارد پس می توانید خیلی هوشمندانه کارت های مورد نیاز برای مقابله با آن ها را انتخاب کنید. این را هم اضافه کنیم تنوع دشمن ها و نوع عملکرد هر کدام در بازی قابل ملاحظه و چشم گیر است.

نقشه استیج آغازین بازی
نقشه استیج آغازین بازی

کارت های شما به 4 دسته تقسیم می شود: دسته اول کارت های قرمز که قابلیت حمله دارند، دسته دوم کارت های زرد رنگ که معمولا قابلیت پشتیبانی و دفاع دارند، کارت های آبی که قابلیت های جادویی دارد و کارت های مشکی که بونس های منفی و مثبتی را دارند تا از بین آنها بازی خود را جلو ببرید. فقط باید محتاطانه عمل کنید زیرا همانند هر بازی روگلایک دیگری، اگر بمیرید آن وقت روز از نو و روزی از نو. مرگ هم ممکن است ناگهانی گریبان شما را نگیرد و طی چندین پیکار سخت با دشمنان و آسیب های کوچک اما مکرر به سراغتان بیایید. تمامی دشمنان، تمامی حملات و تمامی حرکات در بازی نه تنها بخصوص بوده بلکه به لحاظ تنوع موفقیت آمیز بیرون آمده و گیم پلی کاملا پخته و غنی به شما در این بخش ارائه می دهد.

در قسمت چالش های تصادفی شما روی جالبی از کاربرد کارت ها مواجه خواهید شد. در طی حوادث تصادفی شما با چالش های داستانی روبرو می شوید که باید برای گذر از آن ها انتخاب هایی را انجام دهید. هر انتخاب برای شما شانس هایی برای شکست و موفقیت دارد که باید بر روی احتمالات شما قرار بگیرد. برای پیاده سازی این پیشامد در حالتی که مرسوم بود تا از تاس استفاده شود، کاربردی نداشته و بجای آن از کارت ها استفاده می کند. مثلا برای اینکه انتخاب شما درست باشد باید 10 کارت بکشید و از بین این ده تا حداقل 4 کارت زرد وجود داشته باشد. البته کمی ممکن است آزار دهنده باشد چون همه چیز را به شانس محدود می کند اما دیدگاه جدید سازندگان به این قابلیت از کارت ها قابل تحسین است.

ضعیف ترین قسمت گیم پلی چالش های محاوره ای می باشد که صرفا با انتخاب دیالوگ درست به اتمام می رسد. این قسمت به این نظر ضعیف است که شما دارید یک بازی روگلایک بازی می کنید، نه یک بازی نرییتیو یا لایت ناول. فقط کافیست دوبار گیم را از ابتدا بازی کنید تا متوجه دیالوگ درست شده و حداکثر جایزه ممکن را دریافت کنید. بگذریم از این که داستان و روایت بشدت ساده و سطحی بازی، این لحظات بخصوص گیم پلی شما را به کسالت آور ترین لحظه زندگی شما بدل می سازد. علاقه زیاد سازندگان به وفاداری به اثر تنها پاشنه آشیل برای این بازی به وجود آورده که جز ضعف و عیب، جلوه ای ندارد.

تجربه ناخوشایند شانس و احتمال در یک بازی تکتیکال روگلایک
تجربه ناخوشایند شانس و احتمال در یک بازی تکتیکال روگلایک

با اتمام هر کدام از این چالش ها جوایزی دریافت می کنید تا بتوانید بازی را به نحو عالی به اتمام برسانید. در قبل از هر چالش شما می توانید جوایز احتمالی را دیده و متناسب با نیاز های استراتژیک خود مسیر را بین جوایز هر نبرد و چالش انتخاب کنید. جوایز گاهی کارت جدید می تواند باشد یا آپگرید آن ها و حتی جان اضافه و آیتم های خاص. در کنار جوایز پنالتی هایی هم وجود دارد که اگر چالش های تصادفی و محاوره ای را خراب کنید یا موفق نباشید به شما داده می شود که باعث نرف هایی برای شما در طول مبارزات خواهد شد.

بازی به 4 استیج تقسیم می شود که شما در هر کدام تعدادی از این چالش ها را برای مبارزه انتخاب کرده و در پایان هر کدام با باس آن استیج رو به رو می شوید. کلیت گیم پلی در هر استیج به صورت ثابت است اما حرکات دشمنان و چالش های موجود برای شما متفاوت خواهد بود.  اگر هم نتوانستید از پس دشمنان بر بیایید هم ایرادی ندارد زیرا می توانید دوباره با استراتژی جدید تری بازی را به اتمام برسانید؛ اما با این تفاوت که این بار توانایی ارتقا یا تغییر چینش آن ها را دارید.

 پس از هر بار شکست، شما میزانی پول دریافت می کنید که می توانید با آن کارت های بخصوصی را آزاد و آن ها را در دسته کارت های خود برای شروع مجدد قرار دهید. کارت هایی فقط قابل خرید هستند که از قبل توسط پلیر کشف شده باشند و تجربه بازی را با آن داشته باشد. این به تنهایی می تواند انگیزه خوبی باشد تا پلیر از بازی حداکثر استفاده برای پویش و جستوجو بدون تحمیل اجباری بپردازد.

بعد از هر شکست شما می توانید کارت های جدیدی بگیرید
بعد از هر شکست شما می توانید کارت های جدیدی بگیرید

بازی به صورت بصری کاملا استاندارد و دل نشین است و نمی توان ایرادی به آن گرفت. موسیقی متنی مناسب با محیط های مختلف که می تواند اتمسفر بازی را به شما انتقال دهد. و همینطور طراحی هنری بازی که زیبا و مناسب است. انیمیشن های مبارزات نیز بدون مشکل و خوب پیاده سازی شده. حتی در مواردی می توان آن را جذاب دانست. اما یک ایراد جزئی در بازی موجود است و آن UI بازیست. شاید در نگاه اول مشخص نباشد اما UI بازی طوری ساخته شده که انگار بازی برای موبایل طراحی و قرار داده شده است؟! تعداد دکمه های روی صفحه کمی بیشتر از حد نیاز است که بشدت بزرگ قرار گرفته اند. چیزی که این حس موبایلی بودن Ui  را بیشتر می کند اسم گزاری هات کی ها روی تک تک این کلید های صفحه است. از این هم بگذریم حرکت موس و جابجایی آن برای کارت ها و یا انتخاب کاراکتر ها روی صفحه مشکل ساز می شود. 

بازی تقریبا استاندارد است و می تواند تجربه مهیّجی از این ساب ژانر برای گیمر ها بسازد. هرچند ایراداتی جزئی در بازی وجود داشته باشد ولی ستون های محکم مکانیزم گیم پلی مانع از چشمگیر شدن این عیوب می گردد. برای همین اگر علاقه ای به این نوع یازی ها دارید به شما حتما پیشنهاد می شود که از تجربه آن لحظه ای درنگ نکنید.

نقاط ضعف و قوت

گیم پلی استاندارد و جذاب
طراحی محیطی مناسب به لحاظ هنری
تنوع قابلیت های پلیر بر اساس کارت ها
تنوع دشمنان و الگوی حملات آن ها

یو‌آی (UI) نچندان دل چسب
نریتیو ضعیف و استفاده از المان های دی ان دی به صورت نا مناسب

نمرات

گیم پلی - 9
گرافیک - 8
مکانیسم‌ها - 8
موسیقی - 7

8

نمره کل

بازی تقریبا استاندارد است و می تواند تجربه مهیّجی از این ساب ژانر برای گیمر ها بسازد. هرچند ایراداتی جزئی در بازی وجود داشته باشد ولی ستون های محکم مکانیزم گیم پلی مانع از چشمگیر شدن این عیوب می گردد. برای همین اگر علاقه ای به این نوع یازی ها دارید به شما حتما پیشنهاد می شود که از تجربه آن لحظه ای درنگ نکنید.

4.7 3 رای ها
امتیازدهی به مقاله
باخبرم کن
باخبر شدن از

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
نمایش تمام دیدگاه ها