نقد و بررسی بازی Killing Floor 3

یکی از سری‌های پرطرفدار شووتر سبک بقا، سری Killing Floor است که احتمالا نام آن را شنیده‌اید. نسخه‌های یک و دو این بازی یکی از بهترین‌های این سبک هستند و من به شخص تجربه به شدت لذت‌بخشی در Killing Floor 2 داشتم و به محض اینکه مطلع شدم نسخه سوم این سری جذاب در راه است، به شدت خوشحال شدم. حالا امروز در این مقاله از استراتژیک، آمده‌ایم به نقد و بررسی بازی Killing Floor 3 بپردازیم، این عنوان درست امروز منتشر شد و می‌خواهیم ببینیم که آیا این دنباله توانسته از موفقیت نسخه‌های قبلی فراتر برود یا خیر.

همان محیط و هیولاهای همیشگی، اما سرسخت‌تر و ترسناک‌تر از قبل

بازی در یک تاریخ جاگیزین از زمین دنبال می‌شود، در آینده‌ای که موجوداتی به نام زدز (Zeds) زمین را تسخیر کرده‌اند و شما گروهی از انسان‌ها هستید که باید آن‌ها را پاکسازی کنید. بازی اگرچه روایت داستانی عمیقی ندارد، اما در القای حس ترس، اضطراب و بقا عالی عمل کرده است. مهم‌ترین تفاوت بازی Killing Floor 3 با دو نسخه پیشین، طراحی محیط و هیولاها است که بزرگ‌تر، تهدید‌آمیز‌‎تر و واقع‌گرایانه‌تر از گذشته شده‌اند.

در حال حاضر 8 نقشه وجود دارد که طراحی آن‌ها عالی و به شدت چشم‌گیر است و با فضای تاریک و بی‌رحم بازی هماهنگ‌اند. البته این تاریکی فضا باعث شده است که نقشه‌های بازی از نظر ظاهری بسیار مشابه باشند، اما خیلی زود متوجه می‌شوید هر نقشه در نوع خودش خاص و جالب است.

بهبود چشمگیر در فیزیک و گیم‌پلی

موتور Unreal Engine 5 بازی را از نظر گرافیکی درگرگون کرده است، فضا چشمگیر و پاشیده شدن خون‌ها بیشتر و واقعی‌تر از قبل است. در برخی صحنه‌های شلوغ بازی دچار لگ و افت فریم می‌شود که این به نظر به یک مشکل فراگیر برای تمام بازی‌هایی تبدیل شده است که از این انجین استفاده می‌کنند. با این حال، اگر از این مورد چشم‌پوشی کنیم، بهبود فیزیک زدها و نحوه‌ی کشتن آتن‌ها تجربه‌ای به شدت لذت‌بخش‌تر از دو نسخه پیشین فراهم کرده است.

بازی به غر از درجه سختی Normal، دو درجه سختی دیگر دارد که بازی را حسابی چالش‌برانگیزتر می‌کنند. ساختار بازی شاید در نگاه اول برایتان ساده و بی‌محتوا به نظر بیاید، اما سخت‌در اشتباهید: کافیه یکی از درجه‌های سختی بالاتر را انتخاب کنید تا متوجه شوید که حالت Normal بازی صرفا دست‌گرمی است!

کلاس‌ها، سلاح‌ها و آزادی بیشتر در نبرد

در بازی شش کلاس مختلف وجود دارد که هرکدام ویژگی‌ها و سلاح‌های مخصوص خود را دارند. با بازی و لول‌آپ کردن، می‌توانید قابلیت‌های جدید را برای هر کلاس باز کنید، برای مثال، کلاس Sharpshooter می‌تواند زدها را علامت‌گذاری کند و در زمان‌هایی که با دسته‌های چند نفره هجوم می‌آوردند، همه را همزمان هدف قرار دهد.

لازم به ذکر است که سلاح‌های هر کلاس شاید منحصر به فرد به آن باشد، اما بازی این امکان را داده است که سلاح‌های کلاس‌های مختلف را هم استفاده کنید. همچنین امکان ارتقای سلاح‌ها و شخصی‌سازی آن‌ها باعث شده تا بازی از نظر تجهیزات و تنوع، دست شما را حسابی باز بگذارد. بر خلاف نسخه پیشین که هر 5 لول یک امتیاز برای ارتقا داده می‌شد، در نسخه سوم در هر 2 لول این اتفاق می‌افتد که تغییر خوبی است و از گرایند کردن زیاد جلوگیری می‌کند.

کمبودهایی که نمی‌توان نادیده گرفت

با تمام این اوصاف، بازی از برخی کاستی‌ها رنج می‌برد. برای مثال بازیکن می‌تواند با ارتقا یک سلاح سطح پایین، آن را قوی‌تر از یک سلاح سطح بالاتر و گران‌تر کند. نتیجه این اتفاق این است که بازیکن دلیلی نمی‌بیند سلاحش را در Waveهای بعدتر و میانه بازی عوض کند و از اول تا آخر، با همان سلاح سطح پایین ارتقا یافته ادامه می‌دهد.

از دیگر مشکلات بازی، ساده‌تر شدن مأموریت‌ها نسبت به نسخه‌ی دوم است. برخلاف گذشته که برخی مراحل هدف‌محور بودند، حالا فقط وظایف تکراری مثل کشتن تعداد مشخصی از هیولاها یا اسکن کردن جعبه‌ها وجود دارد. اضافه شدن یک هاب مرکزی نیز تغییر جدیدی است، اما در حال حاضر کاربرد خاصی ندارد و بیشتر اضافی به نظر می‌رسد. از طرف دیگر، برخی باگ‌ها و مشکلات بهینه‌سازی نیز در بازی دیده می‌شوند که امیدواریم در آپدیت‌های بعدی رفع شوند.

جمع‌بندی

بازی Killing Floor 3 با وجود برخی ضعف‌ها، یک دنباله‌ی خوب و خوش‌ساخت است. این بازی هم برای طرفداران قدیمی سری و هم برای تازه‌واردها می‌تواند تجربه‌ای سرگرم‌کننده، هیجان‌انگیز و چالش‌برانگیز رقم بزند. محتوا و ویژگی‌های بازی در زمان عرضه قابل قبول‌اند و اگر سازندگان پشتیبانی خوبی داشته باشند، می‌توان امیدوار بود که بازی با گذر زمان بهتر و کامل‌تر شود. با توجه به قیمت مناسب، تنوع کلاس‌ها، طراحی محیط عالی و زدهای واقعاً ترسناک، تجربه‌ی Killing Floor 3 را پیشنهاد می‌کنم.

نقاط ضعف و قوت

فیزیک و انیمیشن زدها پیشرفته‌تر شده است
حس ترس و اضطراب به خوبی منتقل می‌شود
محتوای اولیه مناسب در زمان عرضه نسبت به دو نسخه پیشین
قیمت مناسب نسبت به محتوای ارائه شده

از پیچیدگی بازی کاسته شده است
هاب مرکزی بی‌کاربرد به نظر می‌رسد
بهینه‌سازی ضعیف در برخی صحنه‌های شلوغ آزاردهنده است